• وبلاگ : شميم ياس
  • يادداشت : مبارك بادت اين روز و همه روز
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سوال: کيو قبول داري؟؟؟؟ که بگيم اون آقا بيا سر کار و شما راضي باشي؟ نکنه سوژه براي مطلب نويسي نداري همينطوري الکي يه سري مهملات رو به هم مي بافي .....؟
    پاسخ

    جان مادرت ، تو رو قسم ميدم به هر چي که مي پرستي ، آزاده باش .چند کلاس سواد داري ؟!!!! با اين نوشته ها فکر ميکنم سيکل هم نباشي ..... حالم بهم مي خوره از هر چي به اصطلاح جوجه بسيجي بيسواده !!!! يه نگاه به نوشته هات بکن ، ببين چي نوشتي ، چطور نوشتي .
    يعني کسي که تو اين مملکت راي نداده باشه ، حق انتقاد نداره ؟! کسي که مخالف اين دولت باشه حق انتقاد نداره ..
    آي بسيجي مملکت ارث بابات نيست ، روشنه برات ؟!
    راستي تا جايي که ما مي دانيم ، 12 تا امام بيشتر نداريم .
    بحث من قيمت نبود ، بحث من دروغ بود ... دروغ ... بيکفايتي ،بي عرضگي ...... روشنه ؟ يه بار ديگه بخونين تا روشن بشه .
    خيلي ساده است . دروغ نگوئيد ، بدعت نگذاريد ، ازدياد امام نکنيد ، وووو
    اوني که من ميخوام ، با تخصصش نشسته خونه ، چون يه عده به اصطلاح متعهد بيعرضه و بي کفايت در راس امور هستند . فوق ديپلم مکانيک شده استاندار ، فوق ليسانس علوم سياسي دنبال کاره !!!!!!!!
    گفتم که بي سوادي ، يه ديکته اي ، مشقي ميدن دستت ميگن برو براي خودت وبلاگ بزن . من واقعيت جامعه رو ميگم ، شما چي ؟دروغ ، توهم ، امام زايي ووووو
    به هر حال ، چون امر به معروف جزئي از سفارشات بزرگان دينه ، مي خوام که تشريف ببرين کمي طالعه کنيد ، خواندن و مخصوصا نوشتن ياد بگيريد . چون بعضي جاها کپي پست بدرد نمي خورد . نهي از منکر هم ميکنم چون به اون هم سفارش شده ... دروغ نگوئيد ، به مردم خيانت نکنيد ، به بي عرضگيهاي مسولان سرپوش نگذاريدوووو .....
    منم برايتان آرزوي موفقيت درتحصيل علم مخصوصا نوشتن ميکنم .


    توي پست قبلي خيلي ناراحت بودي. احتمالا هنوز همون نظرها رو داري. اما اگر کسي بياد همينطوري يه سوال غير مرتبط ازت بپرسه اشکالي داره؟ يا اينکه حتما بايد سوال در مورد مطلب باشه؟؟؟

    نکته دوم اينکه شما که اصلا به هيچ کس هيچ رايي ندادي اصلا چرا اظهار نظر مي کني؟ اصولا يا نظام رو قبول نداري يا اينکه کانديداها رو قبول نداري.

    آخه يه عده هميشه معترضند. چه زمان از زمان شاه بگير تا همين الان. اصلا بعضيا به طور ذاتي همش به قيمت ها اعتراض دارن. زمان امام خميني هم همينطور بود. زمان امام خامنه اي هم همينطور. زمان شهيد بهشتي هم همينطور. زمان رفسنجاني و خاتمي و احمدي نژاد هم همينطور. هميشه از قيمت ها مي نالن. توي آمريکا هم در همين حال حاظر هم يه عده هستند که همش مي نالن.

    ديشب که عروسي رفته بوديم هم (يه پسر عمو دارم که هميشه مي ناله) پسر عموي ما همش مي ناليد

    اول گفت: عجب آدماي خصيصي هستند اولش مي خوان با دسر سيرمون کنن که غذا نخوريم و شروع کرد به بد و بيراه گفتن. بعد که غذا آوردن گفت اين ديگه چه غذاييه؟ چرا نوشابش اينطوريه؟ چرا ماستش اين شکليه؟ اين ديگه چه سالاديه؟ چرا سسش کمه؟ چرا گوشتش سفته؟ چرا برنجش خشکه؟

    من نميدونم با اين آدماي هميشه معترض بايد چيکار کرد؟