سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]

سرود دل ( قسمت سوم اشعار خودم )

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 87/12/7 4:11 صبح

 

بسم رب المهدی

 

سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان عزیز و گرامی

 

عرضم به خدمت که امروز  قصد دارم یکی دوتا از شعرهایم را بنویسم . امید که مورد پسندتان واقع شود .

 

 

دردانه من گو که چرا به سینه ات غم داری

یا چیست سبب کنج دلت ناله و ماتم داری

 

دل از غم تو غمین و شانه هایم خیس است

بیگانه ز من گشتی و بی شانه من دم داری

 

دلخوش به وجودت دل از اغیار بریدم ، اما

غافل به کنار من محزون سر همدم داری

 

آخر گنهم چیست به جز عشق وصالت

کز دیدن آن ماه ملک منظر خود منعم داری

 

درد دل تو به جان خَرَم ، دانی و لیکن

سرد است نگاهت به دو ابروی کمان خم داری

 

دلدار من ار بودی ، با دیده منت بین

این جان و جهان بخشم بر هر چه معظم داری

 

----------------------------------------------------

 

اینم تقدیم به یکی از دوستانم .

 

 

بنازم ناز فرنازم که نازش را جهان نازد

ببازم دین و دل بر او که نازش در نهان نازد

 

ز نور اوست روشن چراغ روز و شب بر من

یقینا جلوه او را مه و مهر و مهان نازد

 

نقاب از چهره ار دارد به پیش کهتر و مهتر

جمال دلربایش را مهان و هم کهان نازد

 

همه محسور زیبایی که در ذاتش نمایان است

بسان گوهری کان را گدایان و شهان نازد

 

 

----------------------------------------------------

 

 

این دوبیت را برای مادربزرگم گفتم .برای سنگ مزارش .برای مرواریدم .

 

 

مروارید زمان بودی و دنیا صدفت بود

رفتن به طریق پاک زهرا هدفت بود

 

خواهم ز خدا برایت آمرزش و رحمت

چون بنده حق بودی و عصمت شرفت بود

 

 

-------------------------------------------------------

 

یه دوبیتی دیگر ...

 

 

توشه آخرتم عشق به اولاد علیست

به قیامت دل من منتظر داد علیست

 

گرچه در بزم گنه بودم و غافل ز خدا

لیک بر سینه صد پاره من یاد علیست

 

-------------------------------------------------

 

و اینم آخرینش .... تقدیم به مولا صاحب الزمان (ع)

 

عزیز فاطمه بر من نظر کن

شبی بر کوی ویرانم گذر کن

 

بت من تا به کی آزار این دل

ز رنجوری عشاقت حذر کن

 

سراب عشق تو سیری نداند

بیابان و کویرم را خزر کن

 

گدایی بر سر راه تو هستم

به غمزه کاسه ام پر سیم و زر کن

 

جهان بخشم ملامتها کشیدم

همه دنیا به پیشم معتذر کن

 

 

--------------------

----------

-----

---

-

 

 ممنون دوستان .




کلمات کلیدی : سرود دل