فرازهايي از دعاي ابوحمره ثمالي
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشاينده مهربان
اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوُبَتِكَ وَلا تَمْكُرْ بي في حيلَتِكَ
خدايا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مكن و مكر مكن به من با حيلهات
« خدايا !
من همانم که در خلوت از تو حيا نکردم و در آشکار نيز مراقب فرمانت نبودم
من آنم که وقتي مژده گناهي را شنيدم، شتابان به سوي آن رفتم
تو مهلتم دادي، توجه نکردم
تو پرده پوشي کردي، حيا نکردم، با آنکه ميدانستم از همه چيزم خبر داري
ولي با تمام اين حرفها، خدايا !
با بردباريت مهلتم دادي و گناهانم را پوشاندي و مرا عقوبت نکردي
..گويي که گناهانم را از ياد برده اي و از کيفرم در گذشته اي
از اين بالاتر، گويا تو از من شرم داري
ولي خدايا !
اين را هم خودت ميداني که وقتي گناه ميکردم، اعتقاد نداشتم که تو خداي من نيستي
و ميدانستي که قصد لجبازي با تو ندارم
..گناه من، ناشي از غلبه هواي نفسم بود
پس خدايا !
مرا به حال خودم رها نکن
چون با وجود تمام اين گناهان، خودت ميداني که دوستت دارم. »
سلام...ممنون از حضورتان در شکوفه نرگس