قدمگاه آفتاب
قدمگاه آفتاب
سلام آقای بهتر از گل! اینجا هم از حضور تو، مثل همه ی ایران بوی بهشت گرفته است. این چشمه هنوز هم به اسم تو قل قل می کند و به برکت نفس خدایی تو بعد از سالها پاک و زلال مانده.
سلام اقای خوشبوتر از گلاب. کاش باز هم می آمدی و "قدمگاه" ما از قدمهای تو، دوباره ستاره باران می شد.
در سال دویست قمری امام رضا (ع) به اجبار خلیفه ستمگر عباسی – مامون – از مدینه به سوی مرو هجرت کرد. آن حضرت بعد از نیشابور ظهر هنگام بود که به سرزمینی در 24 کیلومتری شمال شرق نیشابور رسید.
برای نماز طلب آب کرد. مردم پاسخ دادند:" در این منطقه آب نیست، باید از جای دیگر آورد."
حضرت که دلی مهربان تر از چشمه داشت فرمود: "چرا آب هست." سپس به دست مبارکش خاک را کنار زد و سنگی را جا به جا کرد. چشمه آبی جوشید که بوی بهشت می داد. مردم حیرت کردند. اکنون مردم اعتقاد دارند که چشمه ی حضرت در قدمگاه همان چشمه وآب آن متبرک به حضور امام هشتم شیعیان است.
سر انجام این منطقه رونق بسیار گرفت و بارگاه باشکوهی در آن ساخته شد. درخت ها سر به آسمان کشیدند و کوهستان پر از گل و پرندهشد. سنگ سیاهی در اینجا هست که می گویند جای پای حضرت در آن یادگار است. پس به همین خاطر این محل نام "قدمگاه" به خود گرفته است. گنبد، کاش ها و نوع معماری بنا با شکوه و هنرمندانه است. قدمگاه هرروز میزبان هزاران زائر ایرانی و خارجی است.
مجله باران
کلمات کلیدی : دلتنگی