مهدی جان
بسم رب المهدی
دشت نگاهت جای آهوهاست می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست می دانم
هرگز دلت در هیچ ظرفی نمی گنجد
حجم دل تو وسعت دریاست می دانم
می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد
اشکی که روی گونه ام پیداست می دانم
برگشتنت در قلبهای مردم مرده
همرنگ طوفانی ترین دریاست می دانم
جای سرانگشتان پرنورت ، در این ظلمت
مانند رد باد بر صحراست می دانم
در باور کوتاه این مردم نمی گنجی
وقتی بیایی اول دعواست می دانم
دانشجویان دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی
کلمات کلیدی : دلتنگی