سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسر آدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

پیامبر حسین (ع) 2

ارسال‌کننده : شمیم یاس در : 86/6/6 9:26 صبح

 

 

 

بسم رب المهدی

 

 

او از همه به پیامبر شبیه تر بود و از همه به پدرش نزدیکتر .شاید به  خاطر همین

در کربلا زیر پای پدر دفن شد . آن چنان که ضریحش با ضریح امام حسین ممزوج شد

شاید شنیده اید که ضریح امام حسین شش گوشه دارد .

 

 

علی از پدرش انگور خواست . کجا ؟ تاکستان ؟ نه ! حسین از ستون مسجد انگور گرفت

و داد به علی که اصلا تاب بی تابی اش را نداشت. مگر حسین چه کم دارد از صالح که

از کوه شتر بیرون می آورد.

 

 

مسیحی دوان دوان آمد به مسجد النبی . گفتند از مسجد بیرون برو این جا جای مسلمانان است .

گفت (( دیشب خواب دیدم  پیامبر شما را و مسیح را .مسیح گفت اسلام اختیار کن . اختیار

کردم . حالا آمده ام خدمت نزدیک ترین شما به پیامبرتان تا مسلمان شوم.))  همه حسین را

نشان دادند . مرد خوابش را برای حسین گفت .حسین علی را صدا زد .مرد علی را که دید

گفت (( خودش است . پیامبر است .)) خودش را انداخت روی پای علی  و گفت :

(( خوش آمدی یا رسول الله )).

 

 

مسافری در مدینه پرسید : کاروانسرا دارد اینجا ؟ راهنمایی اش کردند . رفت تا رسید

به در باز خانه ای. نوجوانی سراسیمه  و پابرهنه آمد استقبال ، از همان قاب در .

بعدا فهمید کاروانسرا خانه علی پسر حسین است و پابرهنه مهمان نواز همان علی .

 

 

سیف بن ذی یزن اسبی به نام عقاب هدیه کرد به پیامبر . بعد از پیامبر اسب

به امیر المومنینرسید بعد از او به امام حسن و بعد به امام حسین .

حسین که ذوالجناح را  داشت  عقاب را داد به علی اکبر. و عقاب دوباره مرکب

پیامبر شد این بار صد سال بعد.

 

 

مادر علی لیلا دختر میمونه دختر ابوسفیان است . پدربزرگ مادری اش هم نواده ی

ثقیف است.یک روز معویه از اطرافیا ن پرسید: (( چه کسی برای خلافت از همه

بهتر است ؟ )) همه گفتند : تو ای معاویه . و معاویه گفت : (( سزاوار خلافت ،

علی اکبر حسین است که پدر بزرگش رسول خداست ، شجاعت از بنی هاشم دارد

وسخاوت  از بنی امیه و جمال و فخر و فخامت از ثقیف . )) ای کاش معاویه

همان قدر که می فهمید عمل می کرد .

 

 




کلمات کلیدی : حکایات آموزنده